[ad_1]
فراروـ مهدی اخوان ثالث یکی از شاعران پرآوازه معاصر ایرانی است که تخلص شعریاش م.امید بود و در شهر مشهد به دنیا آمد. مخخفف پپداخهه اسس و واسس تفیقیفیقی زیزیا یان ایی و ایجاد ککد.
او شعر را محصول بیتابی انسان در لحظه ای میداند که در پرتو شعور نبوت قرار می گیرد. و ادب کشورمان داشته باشیم.
زندگی و زمانه
مهدی اخوان ثالث در روز دهم اسفند ماه سال 1307 هجری شمسی در شهر مشهد دیده به جهان گشود. مهدی هنگام تولد از یک چشم نابینا بود و به گفته خودش با درمانهای دارویی پدر و نذر و نیاز مادرش به درگاه امام رضا (ع) بعد از مدتی سلامتیاش را به دست آورد و هر دو چشمش بینا شد. او در سال 1327 مشهد را ترک کرد و در یکی از مدارس اطراف تهران به معلمی پرداخت.
او در سال 1332 و به دنبال کودتای 28 مرداد همراه با بسیاری از برنامه های ادبی بود و در استدیو گلستان دوبله فیلم های مستند را آغاز کرد. از اهالی قلم دستگیر و زندانی شد؛ اما بعد از مدتی کوتاه از زندان آزاد شود او در سال 1329 با دختر عمویش ایران اخوان ثالث ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دختر به نامهای لاله، لولی، تنگسل و سه پسر به نامهای توس است. زرتشت و مزدک علی است.از حوادث تلخ روزگار برای مهدی اخوان ثالث در این سالها مرگ دو تا از فرزندانش بود. در رودخانه کرج غرق شد.
اخوان ثالث بعد از آن واقعه و در سالهای بعد از انقلاب منزوی شد و بیشتر در خلوت خود به سر میبرد. فرهنگ آلمان همراه با همسرش و محمدرضا شفیعی کدکنی به فرانسه، دانمارک، سوئد، نورژ و انگلیس رفت و در محافل ادبی که از سوی فرهنگ دوستان ایرانی برگزار می شود، به شعرخوانی پرداخت. در تهران و بیمارستان مهر دیده از دنیا فروبست و پیکرش در شهر ارستان مهر دیده از دنیا فروبست و پیکرش در شهر توس و در جوار آرامگاه فردو ،سیگربه
شعر اخوان ثالث
او در کودکی نواختن تار را آغاز کرد و همیشه به موسیقی اصیل ایرانی علاقه داشت و رد پای این علاقه را در اشعارش مهدی نیز داشت. است اخوان ثالث در اشعارش م امید تخلص میکرد که خودش درباره این تخلص میگوید:.. «در مشهد و سالهای جوانی وقتی تازه به شعر و شاعری روی آورده بودم، به یک انجمن ادبی دعوت شدم که استادی به نام « نصرت منشی باشی »در صدر آن قرار داشت.هروقت من شعرم را میخواندم، میپرسید تخلص شما چیست؟از نظر ایشان واجب بود که هر شاعری تخلص مخصوص به خود را داشته باشد و از آنجایی که من تخلصی نداشته باشد، خود استاد منشی باشی نام امید را برای تخلص من انتخاب کند. کرد.»
اخوان ابتدا در سرودن قصیده به سبک خراسانی و مثنوی و غزل شهرت پیدا کرد و با انتشار اولین مجموعه شعریاش در سال 130 قدرت و چیره دستی خود را در اشعار کلاسیک فارسی کرد. اخوان اشعار خود را با زبانی بسیار ساده در قالب شعر نو سرود و مفاهیم انسانی را در بیان این صاحب سبک تازه و مستقل انتخاب کرد. اخوان در سال 1334 دومین مجموعه اشعار خود را به نام «زمستان» منتشر کرد که شاهکار شعری اوست را در این مجموعه گرایش او به شیوه نیمایی و نوآوریاش کرد.
اخوان در «زمستان» ضمن آشنایی با سبک کلاسیک شعر فارسی به ویژه اشعار خراسانی با هوشیاری گرایش خود را به شیوه نیمایی نشان می دهد و پیوند خود را با اشعار کلاسیک استوار نگه می دارد. اشعار او همچنین لحن حماسی دارند که آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی و در عین حال در بردارنده ترکیبات نو نیمایی است. اشعار اخوان در دهه 1330 و 1340 دریچهای به تحولات فکری و اجتماعی زمانه بود تا جایی که خیلی از روشنفکران و هنرمندان آن زمان با اشعار اخوان نگرشهای تازه را به دست آوردند.
آثار مهدی اخوان ثالث
از میان مشهورترین آثار اخوان می توانم به مجموعه شعر «ارغنون»، «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «از این اوستا»، «منظومه شکار»، «پاییز در زندان»، «عاشقانه ها و کبود»، «بهترین امید». «برگزیده اشعار»، «در حیاط کوچک پاییز در زندان»، «دوزخ، اما سرد»، «زندگی میگوید، اما باز باید زیست»، «تو رای کهن بوم و بر دوست دارم» و «شاملو مردی دوست داشتنی» اشاره کرد. آثآثار حقیقیحقیقی «پژپژ هشیانند« قیضهقیزه و قیضهقیزه سازان »,« بدعهها و بدایی یییا ییشیج »طا و قای یییا ییشیج» یزیز یزارد.
نظرات برخی از اهالی ادب درباره مهدی اخوان ثالث
نادر نادرپور درباره ویژگیهای شعر اخوان میگوید:
«شعر او یکی از سرچشمه های زلال شعر امروز است و تأثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی شعری است. اخوان نظریه نیمایی را با هم تعلف کرد و نمونه های ایجاد کرد که بدون گستن سنت ها بدعتی برجای گذاشت.»
سیمین بهبهانی درباره اخوان ثالث اینچنین گفته است:
«اخوان یک شاعر سیاسی است، بیآنکه به سیاست بسیار گرایش یا از آن اطلاعی داشته باشد یا صریحا به آن تظاهر کند.
رضا براهنی درباره اخوان گفته است:
«اخوان به عنوان یکی از چند شاعر بسیار مهم عصر ما سراپا غرق در ناموزونی بود. در واقع هنر او مفهوم بخشیدن به همه عناصر ناموزون و حتی جدا جدا و نامفهوم است. جهان بینی اخوان است.»
ر انههای یططب یکی از اششار زیزیا و عاشقاهه ههه اخوان ثاثث هه نام «یچههیچهها» قققی هه ششا کاربران گگایی یواهه:
ما، چون دو دریچه رو به روی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز آینده
عمر آیینه بهشت اما… آه
بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه
الان دل من شکسته و خسته ست.
زیرا یکی از دریچهها بسته است
نه مهر فسون نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد
[ad_2]